لیلی نیاکان؛ فاطمه عطاطلب
چکیده
مؤسساتبیمه با جبران خسارتهای مالی موجب تضمین رشد اقتصاد ملی گشته و تداوم برنامهریزی توسعهاقتصادی کشور را میسر میسازند. همچنین نقش ویژهای در سیاستهای پولی و اعتباری کشور ایفا نموده و با تمرکز سرمایههایملی بهصورت حقبیمه و ایجاد ذخیرههایفنی، درعمل امکانات بالقوه سرمایهگذاریهای کلان را در مجاری مختلف ...
بیشتر
مؤسساتبیمه با جبران خسارتهای مالی موجب تضمین رشد اقتصاد ملی گشته و تداوم برنامهریزی توسعهاقتصادی کشور را میسر میسازند. همچنین نقش ویژهای در سیاستهای پولی و اعتباری کشور ایفا نموده و با تمرکز سرمایههایملی بهصورت حقبیمه و ایجاد ذخیرههایفنی، درعمل امکانات بالقوه سرمایهگذاریهای کلان را در مجاری مختلف اقتصادی فراهممیآورند. نظارت بر عملیاتبیمه در فرایند رشد و پیشرفتاقتصادی حضوری محوری داشته و توسعه عملیاتبیمه پیوند نزدیکی با کیفیت اعمال نظارت دارد. لذا ایجاد ساختاری که در آن اهداف و عملکردها شفاف و بهطور مناسب ارائهمیشوند و درمواقع لزوم متناسب با ضعف بیمهگر/سیستم اقداممیکند، حیاتی است. در این پژوهش، ضمن بررسی مبانینظارت و تنظیمگری در صنعتبیمه، چارچوب ساختاری و نهادی ناظر بیمهای در کشورهایمنتخب مطالعه شده و اختیارات و مسئولیتهای این نهادها در راستای نظارت و تنظیمگری موثر بررسی و مقایسه شدهاست.نتایج نشانمیدهد؛ منطق مقرراتگذاری در بخش بیمه بهطور کلی، حمایت از منافع بیمهشدگان، ارتقای ثباتبازار بیمه و جلوگیری از رفتار نامناسب بیمهگران است. نظارت بر عملکرد شرکتهایبیمه در شاخههای متعدد فنی، اقتصادی و حقوقی قابلطرح است که حوزههایی نظیر کنترل شرایط تأسیس، اعطا و ابطال مجوز فعالیت، سازگاری شرایطعمومی بیمهنامهها با قوانین، کنترل امور فنی و مالی ازمنظر حقوقی، کنترل نحوهپرداخت خسارتها و تصفیهحسابها را شاملمیشود. برخورداری از قدرت کافی، حمایت قانونی و منابع مالی؛ برخورداری از استقلال عملیاتی بهویژه از نهادهای سیاسی و بیمهگران؛ پاسخگویی و شفافیت در کارکردها و اختیارات؛ امکان استخدام، آموزش و حفظ نیرویانسانی کافی؛ میزان کارایی بازار و میزان دسترسی به اطلاعات از مهمترین پیششرطهای اثربخشی نظارت است.